| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
سه نفر در یک مسابقه ی مارتن در کنار صدها نفر می دویدند،اما مدال را شخص چهارم تصاحب کرد.آیا این به مفهوم این است که آن سه نفر بازنده هستند؟نه ابدا.آن ها به خاطر اهداف متفاوتی دویده اند.اولی به این خاطر دویده است که استقامت خود را آزمایش کندو این کار را هم کرد و بهتر از حد انتظار خود عمل نمود.دومی می خواست عملکرد قبلی اش را بهبود بخشد و این کار را هم کرد.شخص سوم هم هیچ وقت در طول عمرش در دوی ماراتن شرکت نکرده بود.هدف او تمام کردن مسابقه و رسیدن به خط پایان بود و او هم این کار را کرد.هر سه نفر به اهدافشان رسیده اند و همه برنده محسوب می شوند،حتی اگر کس دیگری مدال را برده باشد.
همان گونه که مارک تو این گفته است:((بهتر است که آدم سزاوار ارزش و منزلتی باشد ولی آن را نداشته باشد تا این که آن را داشته باشد ولی لیاقتش را نداشته باشد))
اگر تنها برنده شدن هدف باشد،شخص ممکن است پاداش های درونی را که در برنده شدن وجود دارند از دست بدهد.پیروزی افتخار آمیز و شایسته ی پیروز بودن بسیار مهم تر از خود برنده شدن است و شکست افتخار آمیز بهتر از برد دغلکارانه است.شکست با افتخار را می توان به حساب آماده نبودن گذاشت ولی پیروزی فریبکارانه نشانه ی پایین بودن طبع است.
آزمون واقعی طبع این است که یک فرد چه کاری انجام خواهد داد و یا انجام نخواهد داد،حتی اگر نتیجه ی کارش هیچ وقت بر ملا نشود.این کار ارزشمند نیست که شخص برای برنده شدن درستکاری خود را از دست بدهد و میانبرهایی انتخاب کند.ممکن است که شما جام را برنده شوید ولی این حقیقت را بدانید که هیچ وقت نمی توانید با داشتن آن شادمان باشید.انسان بودن مهم تر از پیروزی است.
برنده ها هر روز زندگی می کنند وبه تلاش می پردازند حتی اگر آن روز آخرین روز زندگی شان باشد.به هر حال یکی از این روزها آخرین روز زندگی ما خواهد بود و ما واقعا نمی دانیم که کدام یک از روزها آخرین روزمان است.زمانی که آن ها می روند به عنوان یک برنده می روند.
بعضی شکست ها بسیار لذت بخش تر از پیروزی ها هستند.(میشل دی مونتیگن)